سلام و احوال پرسی
۲۸ اسفند , ۱۴۰۱
(Put)Phrasal verbs
Put♦️
put back🔹️
✔برگردوندن چیزی سر جاش
✔عقب انداختن (تاریخ و زمان) و موکول کردن به زمانی دیگر..مثلا ی قراری را محول کنی به زمان دیگر که از 🔹️put off هم میشه استفاده کرد..
⚪⚪⚪⚪⚪
put behind🔹️
✔بزار پشت سر
✔از ذهن خارج کن
✔فراموش کن
⚪⚪⚪⚪⚪
put aside🔹️
✔کنارگذاشتن
✔دور انداختن
⚪⚪⚪⚪⚪
put together🔹️
✔وصل کردن کردن
✔سرهم کردن
✔ساختن و ترکیب کردن و یکی کردن(مثلا سرهم کردن ماکت)
⚪⚪⚪⚪⚪
put down🔹️
✔تحقیر کردن و خوار و خفیف کردن
✔زمین گذاشتن
✔نوشتن(write down)
✔تلفنو قطع کردن
⚪⚪⚪⚪⚪
put away🔹️
✔کنار گذاشن چیزی
✔کنار گذاشتن پول برای روز مبادا
🌧🌧rainy day روز مبادا🌧🌧
⚪⚪⚪⚪⚪
put on🔹️
✔پوشیدن
✔و هر چیزی که بدن رو کاور کنه ..مثل کرم زدن و ارایش کردن
⚪⚪⚪⚪⚪
put up🔹️
✔برافراشتن...مثلا پرچم
✔بنا کردن..مثلا ساختمان
✔جا دادن به کسی..منزل دادن به کسی
⚪⚪⚪⚪⚪
put up with🔹️
✔ تحمل کردن
✔تاب آوررن
✔سر کردن با شرایط
⚪⚪⚪⚪⚪
Put out🔹️
✔خاموش کردن
خاموش کردن سیگار و آتش و ...